ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | ||||
4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 |
11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 |
18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 |
25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 | 31 |
بیایید ۵/۴ میلیارد سالى را که از عمر زمین می گذرد
مساوى با ١٢ ساعت فرض کنیم. البته ما نمی دانیم
که در ٢ ساعت و ۵٢ دقیقه اول چه اتفاقى افتاده است
قدیمی ترین سنگ هاى به دست آمده
ساعت ٢:۵٢ دقیقه را نشان می دهند
در ساعت ۴، اولین موجود زنده یعنى باکترى به وجود آمد
در ساعت ١٠:٣٠ دقیقه، اولین مهره داران در دریاها ظاهر شدند
دایناسورها در ساعت ١١:٢۵ دقیقه، پرندگان و پستانداران
در ساعت ١١:۵٠ دقیقه و انسان ها ٣٠ ثانیه مانده به ١٢ پا به عرصه
وجود گذاشتند. بنابراین، با توجه به این مقیاس
بشر تنها ٣٠ ثانیه است که بر روى زمین زندگى می کند
تکه ای از آهنگی زیبا از جناب سیروان خسروی
با صدای من
که البته مثل خودش نیست
ولی امیدوارم خشتون بیاد
مردی از کنار جنگلی رد می شد
شیری را دید که برای شغالی را خط ونشان می کشد
شغال به خانه رفت و در را بست ولی شیر
همچنان به حرکات رزمی اش ادامه داد
و شغال را به جدال فرا خواند . مرد سرگرم تماشای آنان بود که کلاغی
از بالای درخت از او پرسید چه چیز تو را این چنین متعجب کرده است؟
مرد گفت: به خط و نشانهای شیر فکر می کنم
شغال هم بی توجه به خانه اش رفته بیرون نمی آید!
کلاغ گفت ای نادان آنها تو را سرگرم
کرده اند تا روباه بتواند غذایت رابخورد !
مرد دید غذایش از دستش رفته از کلاغه پرسید
روباه غذایم را برد شیر و شغال را چه حاصل؟
کلاغه چنین توضیح داد : روباه گرسنه بود توان
حمله نداشت ، غذایت را خورد و نیرو گرفت
شیرهم بدنش کوفته بود خودش را گرم کرد
تا هنگام حمله آماده باشد و شغال هم
خسته بود رفت خانه تا نیرویی تازه کند تا آن زمان که
جلوتر رفتی هرسه بتو حمله کنند و تو را بخورند!؟
مردپرسید: از اطلاعاتی که به من دادی تو را چه حاصل؟
کلاغ گفت: آنها کیسه زر تو را به من وعده داده بودند تا تو را سرگرم کنم.