پیش از آنکه سقراط را محاکمه کنند...

پیش از آنکه سقراط را محاکمه کنند از وی پرسیدند


 بزرگترین آرزویی که در دل داری چیست


 پاسخ داد: بزرگترین آرزوی 


من این است که به بالاترین


 مکان آتن صعود کنم و با 


صدای بلند به مردم بگویم


 ای دوستان، چرا با این حرص و ولع بهترین و


 عزیزترین سال های زندگی خود را به


 جمع ثروت و سیم و طلا می گذرانید


در حالیکه آنگونه که باید و شاید در تعلیم


 و تربیت اطفالتان که مجبور خواهید شد


 ثروت خود را برای آنها باقی


 بگذارید همت نمی گمارید




مجلس عروسی یکی از بزرگان بود


 و ملا نصرالدین را نیز دعوت کرده بودند 


وقتی می خواست وارد شود، در مقابل او


 دو درب وجود داشت با اعلانی بدین مضمون


 از این درب عروس و داماد وارد


 می شوند و ازدرب دیگر دعوت شدگان


ملا از درب دعوت شدگان وارد شد


در انجا هم دو درب وجود داشت و اعلانی دیگر 


از این درب دعوت شدگانی وارد می شوند


 که هدیه آورده اند و از درب دیگر


 دعوت شدگانی که هدیه نیاورده اند


ملا طبعا از درب دومی وارد شد


ناگهان خود را در کوچه دید


نظرات 3 + ارسال نظر
حریم شنبه 25 آذر‌ماه سال 1396 ساعت 06:43 ب.ظ http://harimeasemani.blogsky.com/

سلام عرض ادب
سقراط بیچاره هم از دست همسرش فیلسوف شد خوشابحالش واقعا جملاتش جای تامل داره
حکایت ملا هم هم خب درسته دیگه کسی که کادو نیاره حقشه بره تو کوچه دیگه

سلام چاکر شما هستم
والا چی بگم خوب کمه کم چهل پنجاه تومن شام و میوه و اینا میخوره

کودک درون من، اکتیو تشریف داره دوشنبه 27 آذر‌ماه سال 1396 ساعت 08:09 ق.ظ http://f123.mihanblog.com

اولی خیلی عالی و تاثیر گذار بود
مرسی

خواهش میکنم

حریم دوشنبه 27 آذر‌ماه سال 1396 ساعت 06:39 ب.ظ http://harimeasemani.blogsky.com/

ماشا الله فعال شدین :)ولی مطلب علمی سنگین بی زحمت نزارین مخ ما دیگه کشش نداره

مرسی
نه بابا شکست نفسی میفرمایید اینا تازه سبکه

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد