پیرمردی تنها ....

پیرمردی تنها در یکی از روستاهای


 آمریکا زندگی می کرد . او می خواست


 مزرعه سیب زمینی اش را شخم بزند


 اما این کار خیلی سختی بود. تنها پسرش 


بود که می توانست به او کمک


 کند که او هم در زندان بود 



 پیرمرد نامه ای برای پسرش نوشت


 و وضعیت را برای او توضیح داد 


 “پسرعزیزم من حال خوشی ندارم چون امسال


 نخواهم توانست سیب زمینی بکارم 


 من نمی خواهم این مزرعه را از دست بدهم


  چون مادرت همیشه زمان کاشت محصول


 را دوست داشت. من برای کار مزرعه


 خیلی پیر شده ام. اگر تو اینجا بودی


 تمام مشکلات من حل می شد 


من می دانم که اگر تو اینجا بودی


 مزرعه را برای من شخم می زدی


طولی نکشید که پیرمرد این تلگراف


 را دریافت کرد


پدر، به خاطر خدا مزرعه


 را شخم نزن، من آنجا اسلحه پنهان کرده ام


 ساعت ۴ صبح فردا  مأمور اف.بی.آی و افسران پلیس


 محلی در مزرعه پدر حاضر شدند و تمام 


مزرعه را شخم زدند بدون اینکه اسلحه ای


 پیدا کنند . پیرمرد بهت زده نامه دیگری


 به پسرش نوشت و به او گفت که


 چه اتفاقی افتاده و می خواهد چه کند


 پسرش پاسخ داد پدر! برو و سیب زمینی هایت


 را بکار، این بهترین کاری بود که


 می توانستم از زندان برایت انجام بدهم

نظرات 3 + ارسال نظر
ر جمعه 8 دی‌ماه سال 1396 ساعت 03:31 ب.ظ

چند مصاحبۀ عرفانی

*عارفی را پرسیدم : کجائی ؟گفت : در جائی که ھیچکس نیست حتّی خودم .

*دیوانه ایی را پرسیدم :چرا تورا به دارالمجانین آوردند ؟ گفت :زیرا اینجا مجانی است و من در بیرون از
اینجا جائی نداشتم چون پولی نداشتم .

*از مریدی پرسیدم : چرا از پیرت اطاعت نمی کنی ؟ گفت : لزومی ندارد زیرا او از من اطاعت می کند و
اطاعتش را به پای من می نویسد .


*از بچۀ ننه ای پولدار پرسیدم : چرا از مادرت نفرت داری ؟گفت : زیرا او ھرگز اجازه نداد تا بزرگ شوم .

*از یک زن فمینیست (مرد وار) پرسیدم : چرا اینقدر از مردان متنفری ؟ گفت : زیرا ھرگز نتوانستم مرد
شوم.
----------------------------------------------------------------
چند حکایت عرفانی:

« از شماست که بر شماست » قرآن کریم

*ھیچکس دروغ نمی گوید الاّ به خودش.

*ھیچکس فریب نمی دھد الاّ خودش را .

*ھیچکس ظلم نمی کند الاّ به خودش.

*ھیچکس خد مت نمی کند الاّ به خودش.

*ھیچکس خیانت نمی کند الاّ به خودش.

*ھیچکس ھدایت نمی کند الاّ خودش را .

*ھیچکس گمراه نمی کند الاّ خودش را .

*ھیچکس دوست نمی دارد الاّ خودش را .

*ھیچکس دشمن نمی دارد الاّ خودش را .

*ھیچکس نیست الاّ خودش .

تذکر :ھمۀ سخنان فوق مفاھیمی قرآنی ھستند .

------------------------------------------------------------------------
مصاحبه ای با یک ثروتمند:

س:آیا علم بھتر است یا ثروت؟
ج:البته که ثروت بھتر است زیرا بواسطه آن می توان علم و علما را ھم خرید .

س:آیا دین بھتر است یا ثروت ؟
ج:البته که ثروت بھتر است زیرا بواسطه خیرات و مبرات می توان خدا را ھم خرید .

س:آیا عشق بھتر است یا ثروت ؟
ج:البته که ثروت بھتر است زیرا بواسطه آن می توان ھر محبوبی را خرید.

س:آیا خودت بھتری یا ثروت ؟
ج:البته که ثروت بھتر است زیرا بدون آن خودی ندارم .

--------------------------------------------------
چند مصاحبه خصوصی

*از دانشجویی پرسیدم : چرا با اینھمه ھزینه گزاف دانشجوی دانشگاه آزاد اسلامی شده ایی ؟
گفت :واقعاً به آزادیش می ارزد : آزادی از دانش،اسلام و مخصوصاً خانواده .

****
از دروغگویی پرسیدم : چرا اینقدردروغ می گویی ؟
گفت : زیرا ھیچکس باورم نمی کند .
****
از زنی پرسیدم : عشق بھتر است یا ثروت ؟
گفت : عشق بھتر است با ثروت .
****
از نو مسلمانی پرسیدم : چرا متدیّن شده ایی ؟
گفت : زیرا بازار کفرم کساد شده بود .
****
از مؤمنی پرسیدم : چرا اینقدر نماز می خوانی ؟
گفت : کار از محکم کاری عیب نمی کند.

از جھودی پرسیدم : بانکداری اسلامی چیست ؟
گفت: جھودی که می خواھند بزور مسلمانش کنند .

از کتاب " دایره المعارف عرفانی " استاد علی اکبر خانجانی جلد سوم ص 13-11

بسیار زیبا واقعا لذت بردم مرسی

تایپیست جمعه 8 دی‌ماه سال 1396 ساعت 03:52 ب.ظ https://www.typemype.ir

سلام و تقدیم احترام
وب زیبایی دارید.
با آرزوی موفقیت.

سلام و همچنین
مرسی نظر لطفتونه شاد و پیروز باشید

حریم یکشنبه 10 دی‌ماه سال 1396 ساعت 04:01 ب.ظ http://harimeasemani.blogsky.com/

پیرمرد باهوشی بوده .افرین

پیرمرده نه پسره باهوش بودهیا شایدم پیرمرده بوده به نوعی درخواست کمک کرده

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد