ناصرالدین شاه...

ناصرالدین شاه در بازدید از اصفهان با کالسکه


 سلطنتی از میدان کهنه عبور می‌کرد


 که چشمش به ذغال‌فروشی افتاد


 مرد ذغال‌فروش فقط یک شلوارک 


به پا داشت و مشغول جدا کردن


 ذغال از خاکه ذغال‌ها بود و در نتیجه گرد


 ذغال با بدن عرق کرده و عریان او منظره 


وحشتناکی را بوجود آورده بود


 ناصرالدین‌شاه سرش را از کالسکه بیرون


 آورده و ذغال‌فروش را صدا کرد


 ذغال فروش بدو آمد جلو و گفت


بله قربان


ناصرالدین شاه با نگاهی به سر


 تا پای او گفت جنهم بوده‌ای


ذغال فروش زرنگ گفت بله قربان


شاه از برخورد ذغال‌فروش خوشش 


آمده و گفت چه کسی را در جهنم دیدی


ذغال‌فروش حاضرجواب گفت


اینهائیکه در رکاب اعلاحضرت


 هستند همه را در جهنم دیدم


شاه به فکر فرورفته و بعد از مکث


کوتاهی گفت مرا آنجا ندیدی


ذغال‌فروش فکر کرد اگر بگوید شاه


 را در جهنم دیده که ممکن است دستور


 قتلش صادر شود، اگر هم بگوید که ندیدم 


که حق مطلب را اداء نکرده است


 پس گفت اعلاحضرتا، حقیقش


 این است که من تا ته جهنم نرفتم

دوستان میبخشید که یکم

 دور به دور آپ میشه وبلاگ 

انشاالله جبران میکنم


نظرات 2 + ارسال نظر
محیا چهارشنبه 3 مرداد‌ماه سال 1397 ساعت 10:28 ب.ظ http://www.oourworld.blogfa.com

خخخ چه باحال جواب داد

حریم پنج‌شنبه 4 مرداد‌ماه سال 1397 ساعت 11:12 ب.ظ http://harimeasemani.blogsky.com/

سلام
خخخ از این حکایتای تاریخی خوشم مییاد .اتفاقا به درد من هم میخوره .عالی بود
اشکال نداره به کاراتون برسین اونا واجب تره

سلام
مرسی شما لطف دارین

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد