ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | ||||
4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 |
11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 |
18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 |
25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 | 31 |
زوج جوانی در شهر چلتن هام انگلستان سعی داشتند با شرایط خانه جدیدشان کنار بیایند.آنها شب ها شاهد
روشن و خاموش شدن چراغها و تغییر کانال تلویزیون بودند
ولی همه این مسائل را به حساب اتفاق و حادثه گذاشته بودند تا اینکه عکسی در روز روشن نکته جدیدی را برایشان مشخص کرد.آنها قصد داشتند از گربه شان چند عکس تهیه کنند ولی در یکی از عکسها که اتفاقا اثری از گربه نیست ، روح یک کودک دیده می شود.
روح!!! یعنی واقعیه!؟ کوچولوی بیچاره!!. ای کاش اگر این داستان حقیقی باشه اون آدم ها بتونن چیزی رو که جانی کوچولو می خواد بهش بدن تا به آرامش برسه!.
دارم تمام داستان های اینجا رو می خونم. من داستان خیلی دوست دارم.
ممنونم.
ایام به کام.
میگن واقعیه
خواهش میکنم و همچنین



