ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | ||||
4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 |
11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 |
18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 |
25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 | 31 |
به حکیمی گفتند: چه کسی از عداوت مردم سالم می ماند؟
جواب داد: آن کسی که هیچ خیر و شری از او ظاهر نشود.
به جهت آنکه اگر خیر از او ظاهر شود اشرار با او دشمنی کنند و اگر شر از او ظاهر شد اخیار با او دشمنی کنند.
بلا و نعمت خاص
از حکیمی پرسیدند: نعمتی که بر صاحبش رشک نبرند، یا بلائی که بر گرفتارش دلسوزی نکنند می شناسی؟
گفت آری آن نعمت تواضع است و آن بلا تکبر
عابد و دزد
مردی سجاده عابدی را دزدید. عابد چون دید، دزد خجالت کشید و سجاده را واگذاشت و گفت: نمی دانستم که سجاده از توست. عابد گفت: چگونه نمی دانستی که سجاده از تو نیست؟!