پسر کوچکی برای مادربزرگش توضیح می‌داد که....

پسر کوچکی برای مادربزرگش توضیح می‌داد که چگونه همه‌چیز ایراد دارد… مدرسه، خانواده، دوستان و… مادربزرگ که مشغول پختن کیک بود از پسر کوچولو پرسید که کیک دوست داری؟ و پسر کوچولو پاسخ دادالبته که دوست دارم.

روغن چطور؟ نهو حالا دو تا تخم‌مرغنه مادربزرگآرد چی؟ از آرد خوشت می‌آید؟ جوش شیرین چطور؟ نه مادربزرگحالم از همه‌شان به هم می‌خورَد.

بله، همه این چیزها به تنهایی بد به‌نظر می‌رسند اما وقتی به‌درستی با هم مخلوط شوند، یک کیک خوشمزه درست می‌شودخداوند هم به‌همین ترتیب عمل می‌کندخیلی از اوقات تعجب می‌کنیم که چرا خداوند باید بگذارد ما چنین دوران سختی را بگذرانیم اما او می‌داند که وقتی همه این سختی‌‌ها را به درستی در کنار هم قرار دهد، نتیجه همیشه خوب استما تنها باید به او اعتماد کنیم، در نهایت همه این پیشامدها با هم به یک نتیجه فوق‌العاده می رسند.

نظرات 1 + ارسال نظر
baran شنبه 27 مهر‌ماه سال 1392 ساعت 10:52 ب.ظ http://www.zigzag20.blogfa.com

خیـــــــــــــلی قشنگ بوووود

مرسی آبجی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد