همانی هستی که همه می‌گویند؟

روزی شیخ جعفر شوشتری را دیدند که در کنار جویی نشسته

 و بلند بلند گریه می‌کند. شاگردان شیخ، با دیدن این اوضاع

 نگران شدند و پرسیدند: «استاد، چه شده که 

این‌گونه اشک می‌ریزید؟ آیا کسی به شما چیزی گفته؟»

شیخ جعفر در میان گریه‌ها گفت: «آری، یکی از 

لات‌های این اطراف حرفی به من زده که پریشانم کرده.» 

همه با نگرانی پرسیدند: «مگر چه گفته؟»

شیخ در جواب می‌گوید او به من گفت:



 «شیخ جعفر، من همانی هستم که همه در مورد من می‌گویند.

 آیا تو هم همانی هستی که همه می‌گویند؟!

 و این سئوال حالم را عجیب دگرگون کرد.»
نظرات 4 + ارسال نظر
sana چهارشنبه 8 مهر‌ماه سال 1394 ساعت 02:51 ب.ظ http://www.neloofareabee.blogfa.com

لایک

لبخـــ(^_◡^)ـنـدِ ملکہ شنبه 11 مهر‌ماه سال 1394 ساعت 06:28 ب.ظ http://Labkhandemalakeh.blogfa.com

تازهههههه کلی از کامنتا اصا ثبت نمیشه

ثبت نمیشه ینی چی؟

رها یکشنبه 12 مهر‌ماه سال 1394 ساعت 08:54 ب.ظ http://rahadivooone.blogfa.com

امروز آرزو دارم فاصله نباشد میان تو و تمام احساس های خوبت
تو باشی و …
شادی باشد و …
یک دنیا سلامتی !
و امضای خدا پای تمام آرزوهایت

رها یکشنبه 12 مهر‌ماه سال 1394 ساعت 08:55 ب.ظ http://rahadivooone.blogfa.com

به اندازه همه خداحافظی های بی سلام
به قدر تمام نامه های بی جواب
به اندازه ایستادن های بی شمار
و همه ی بودن های نا تمام
واقعا راست گفته اند
ایستادگی تنهایی می آورد

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد