-
عرق ملی
دوشنبه 29 آبانماه سال 1396 07:28
زلزله هم اومد نیومد داره خدا همه رفتگان و بازماندگان رو در پناه خودش نگه داره یکپارچه شدن مردم برای کمک به همدیگه کلا از خصوصیات بارز ایرانیهاست اما این اواخر منظورم ده پونزده سال اخیر خیلی این اتحاد یا به قولی عرق ملی کم شده خوب من از کجا فهمیدم با نگاه کردن به فوتبال بله با مقایسه کردن این لیگ با اون لیگ خوب بابا...
-
ملانصرالدین از همسایهاش....
سهشنبه 16 آبانماه سال 1396 10:16
ملانصرالدین از همسایهاش دیگی را قرض گرفت چند روز بعد دیگ را به همراه دیگی کوچک به او پس داد وقتی همسایه قصه دیگ اضافی را پرسید ملا گفت دیگ شما در خانه ما وضع حمل کرد چند روز بعد، ملا دوباره برای قرض گرفتن دیگ به سراغ همسایه رفت و همسایه خوش خیال این بار دیگی بزرگتر به ملا داد به این امید که دیگچه بزرگتری نصیبش شود تا...
-
داستان ترسناک...
یکشنبه 7 آبانماه سال 1396 10:02
در دهی کوچک خانواده ای بسیار شاد زندگی خوب و خوشی داشتند محسن پدر خانواده برای تابستان برنامه سفری1هفته ای به شمال را درنظر دارد سرانجام روز4شنبه محسن وخانواده اش راهی شمال میشوند.جاده خیلی خلوت بود و بین محسن وخانواده اش سکوت سنگینی برقرار بودتا اینکه نیمه شب به شمال میرسند و به هتل میروند ویک اتاق کرایه میکنند وارد...
-
در حالی که مشاهده منحرف کردن....
پنجشنبه 4 آبانماه سال 1396 09:34
در حالی که مشاهده منحرف کردن یا خمیده کردن نور به واسطه ماده امری طبیعی به شمار می رود، دیدن خم شدن ماده توسط نور یکی از عجیب ترین پدیده هایی است که فیزیکدانان به تازگی شاهد آن بوده اند. این پدیده طی آزمایشی در ماه مارچ سال جاری گزارش شده است که طی آن دانشمندان رشته هایی از روبانهای نانو ذرات را با برخورد دادن پرتوهای...
-
باهجوم موشها به شهر همدان ...
دوشنبه 24 مهرماه سال 1396 09:16
باهجوم موشها به شهر همدان که موجب شیوع بیماری طاعون در این شهر شده بود پزشک حاذق ابوعلی سینا به مردم شهر دستور داد برای مقابله با موشها از مار استفاده کنند و بعدها نیز به پاس این کار در سر راه مارها جام شرابی از انگور سیاه نهادند تا از آن بنوشند زیرا زهر مار را زیاد میکند. از آن پس مار نماد بهداشت و نماد داروخانه های...
-
در قدیم برای قمار بازی علاوه .....
دوشنبه 17 مهرماه سال 1396 10:02
در قدیم برای قمار بازی علاوه بر خانه هائی که در آن قمار راه می انداختند مکانهای مثل خرابه ها و پشت دروازه های شهر و روی پشت بام حمامها و جاهای کم رفت و آمد سفره هائی برای این کار گشوده میشد و گرداننده قمار را کاسه کوزه دار می گفتند کاسه کوزه سمبل این حرفه بشمار میرفت و غرض از کاسه ظرفی بود که از هر یک تومان بُرد , یک...
-
روزی لیلی از علاقه شدید...
شنبه 25 شهریورماه سال 1396 17:33
روزی لیلی از علاقه شدید مجنون به او و اشتیاق بیش از پیش دیدار او با خبر شد پس نامه ای به او نوشت و گفت اگر علاقه مندی که منو ببینی ، نیمه شب کنار باغی که همیشه از اونجا گذر میکنم باش مجنون که شیفته دیدار لیلی بود چندین ساعت قبل از موعد مقرر رفت و در محل قرار نشست نیمه شب لیلی اومد و وقتی اونو تو خواب عمیق دید از کیسه...
-
اینستا
پنجشنبه 16 شهریورماه سال 1396 09:42
سلام به همه دوستای گلم امیدوارم همیشه خوب و خوش و سلامت باشین والا چی بگم هر از چند گاهی هم میام میگم که ببخشید که دیر دیر پست میزارم سعی میکنم زود زود پست بزارم خوب نمیشه آخه بدبختی با گوشی وب باز کردن جیگر خونیه حداقل با گوشی من یکم مدلش پایینه ولی تو کلش و واتس و اینستا و...میشه رفت وای گفتم اینستا راستی آدرس اکانت...
-
در اتم ها، 9999999999999/99 درصد فضا...
دوشنبه 6 شهریورماه سال 1396 13:25
در اتم ها، 9999999999999/99 درصد فضا خالی است و به همین دلیل در صورتی که تمامی اتم ها را به گونه یی به هم بفشاریم که فضای خالی میان آنها از بین برود، یک قاشق چایخوری یا حجمی برابر یک حبه قند از این ماده حدود پنج میلیارد تن وزن خواهد داشت وزنی 10 برابر مجموع وزن تمامی انسان هایی که در حال حاضر در جهان حضور دارند این در...
-
سلطان عبدالحمید میرزا...
پنجشنبه 2 شهریورماه سال 1396 12:08
سلطان عبدالحمید میرزا فرمانفرما(ناصرالدوله) هنگام تصدی ایالت کرمان چندین سفر به بلوچستان می رود و در یکی از این مسافرت ها چند تن از سرداران بلوچ از جمله سردار حسین خان را دستگیر و با غل و زنجیر روانه کرمان می کند.پسر خردسال سردار حسین خان نیز با پدر زندانی و در زیر یک غل بودند. چند روز بعد فرزند سردار حسین خان در...
-
کتاب وینیچ کتابی دستنویس ....
سهشنبه 24 مردادماه سال 1396 17:41
کتاب وینیچ کتابی دستنویس متعلق به قرون وسطی است که مشخص نیست با چه خط و زبانی نوشته شده است بیش از صد سال است که بسیاری از افراد در سرتاسر دنیا برای شکستن کد این دست نوشته تلاش کردند ولی هیچکدام موفق به فهمیدن آن نشدند! تصاویری که در ورقهای باقیمانده از این کتاب دیده میشود نشان میدهد که کتاب در زمینه داروسازی و...
-
عجیب....
شنبه 14 مردادماه سال 1396 19:04
آبشار «شعله ابدی»، آبشاری کاملا طبیعی است و هیچ عامل انسانی در شکل گیری آن دخالت نداشته است در قلب این آبشار، شعله کوچکی قرار دارد که در زیر جریان شدید آبشار همچنان به رقص آتشین خود ادامه می دهد و خاموش نمی شود! می گویند علت این پدیده طبیعی شگفت انگیز وجود گاز طبیعی در حفره های سنگ است اما از لحاظ علمی وجود چنین گازی...
-
آهنگ خیال
جمعه 6 مردادماه سال 1396 15:10
سلام دوستای مهربونم دلنواخته کوتاهی رو آماده کردم که یکم شبیه آهنگای مدیتیشن شده که امیدوارم خشتون بیاد دانلود
-
به عنوان یک ماده غذایی...
جمعه 30 تیرماه سال 1396 22:52
به عنوان یک ماده غذایی بعضی از قبیلههای سیاه پوست گینه، در آفریقا گوشت انسان میخوردند و برای تهیه آن به قبیلههای دیگر حمله میکردند و اسیر میگرفتند خوردن گوشت انسان در بین بومیان استرالیای مرکزی رسم بود که مادران گوشت کودکان مرده خود را میخوردند تا نیرویی را که به هنگام زادن به آنها داده بودند بازپس گیرند مردم گل...
-
عجیب و جالب
دوشنبه 19 تیرماه سال 1396 09:41
برای تخمین زدن حشره های روی زمین کافیست به ازای هر انسان 200 میلیون حشره ریز و درشت در نظر بگیریم وحشتناک ترین قاتل در تاریخ بشریت زنی به نام الیزابت باتوری بود که در اوایل سالهای ۱۶۰۰ میلادی میزیسته او به قتل ۶۰۰ دختر و زن جوان محکوم شد الیزابت باتوری که از خانواده شاهنشاهی مجارستان بود بعد از آشکار شدن جنایتهایش...
-
سلام...
یکشنبه 11 تیرماه سال 1396 12:10
سلام امیدوارم حالتون خوب باشه خیلی وقت بود چیزی ننوشته بودم ینی خاطره خاصی نبود اتفاق خاصی هم رخ نداده بود تا یه مدت پیش که چشمتون روز بد نبینه بعضی وقتا آدم نیازش به چیزی میشه گذرش میوفته به بازار خیلی از اجناسم قیمت فروش ندارن باید آدم یه دوری بزنه مغازه اول گفت 90 تومن مغازه دوم 100'100خورده یه چند جا رفتم وضعیت...
-
وقت سحر
یکشنبه 4 تیرماه سال 1396 13:42
سلام دوستای مهربونم امیدوارم شاد و سرحال سلامت باشین آهنگی رو اجرا کردم که شعر اون از اشعار زیبای حافظ هست امیدوارم خشتون بیاد دانلود
-
همسر دوک کاونتری انگلیس...
چهارشنبه 31 خردادماه سال 1396 16:02
همسر دوک کاونتری انگلیس زنی خیلی محبوب و محترم بود. وقتی ظلم شوهر و مالیات سنگینی که باعث بدبختی مردم شده بود را مشاهده کرد، اصرار زیادی کرد تا شوهرش که مالیات رو کم کند ولی شوهرش از این کار سرباز میزد بالاخره شوهرش یک شرط گذاشت. گفت اگر برهنه دور تا دور شهر بگردی من مالیات رو کم میکنم گودیوا قبول میکند. خبرش در...
-
یک استاد جامعه شناسی...
شنبه 27 خردادماه سال 1396 14:31
یک استاد جامعه شناسی به همراه دانشجویانش به محله های فقیر نشین بالتیمور رفت تا در مورد دویست نوجوان و زندگی فعلی و آینده آنها تحقیقی تاریخی انجام دهد. از دانشجویان خواسته شد ارزیابی خود را در باره تک تک این نوجوانها بنویسند. دانشجویان برای همه آنها یک جمله را تکرار کردند او شانسی برای موفقیت ندارد بیست و پنج سال بعد،...
-
چند روزی چیزی نخورده و بسیار گرسنه بود....
چهارشنبه 17 خردادماه سال 1396 14:46
چند روزی چیزی نخورده و بسیار گرسنه بود او جلوی مغازه میوه فروشی ایستاد و به پرتقال های بزرگ و تازه خیره شد.اما بی پول بود بخاطر همین دو دل بود که پرتقال را به زور از میوه فروش بگیرد یا آن را گدایی کند دستش توی جیبش تیغه چاقو را لمس می کرد که به یکباره پرتقالی را جلوی چمشش دید بی اختیار چاقو را در جیب خود رها کرد و...
-
مورچهای کوچک دید...
پنجشنبه 11 خردادماه سال 1396 22:17
مورچهای کوچک دید که قلمی روی کاغذ حرکت میکند و نقشهای زیبا رسم میکند. به مور دیگری گفت این قلم نقشهای زیبا و عجیبی رسم میکند.نقشهایی که مانند گل یاسمن و سوسن است آن مور گفت: این کار قلم نیست فاعل اصلی انگشتان هستند که قلم را به نگارش وا میدارند. مور سوم گفت: نه فاعل اصلی انگشت نیست بلکه بازو است. زیرا انگشت از...
-
خاکستری
پنجشنبه 4 خردادماه سال 1396 11:40
سلام دوستای مهربونم امیدوارم خوب و خوش و سرحال و سلامت باشین دلنواخته کوتاهی رو زدم که امیدوارم خشتون بیاد دانلود
-
عجیب و جالب
پنجشنبه 28 اردیبهشتماه سال 1396 13:03
نزدیک به 10 سال است که مردم روستای “کانتو دی کارونیا” از صدها آتش سوزی عجیبی صحبت می کنند که بدون هیچ دلیل روشنی رخ می دهند. این آتش سوزی ها ممکن است شامل یک کاناپه در خانه یا یک ماشین در خیابان باشند. تحقیقات در تمامی زمینه ها برای بدست آوردن دلیل اصلی آتش سوزی ها بی نتیجه بوده است به همین دلیل مردم بومی این روستا...
-
آهنگ زندگی
یکشنبه 24 اردیبهشتماه سال 1396 12:05
سلام دوستای مهربونم آهنگی کوتاهی رو آماده کردم بنام زندگی که البته میدونم که قشنگ نخوندم ولی امیدوارم خشتون بیاد دانلود
-
داستان....
شنبه 16 اردیبهشتماه سال 1396 10:21
در سمیناری به حضار گفته شد اسم خود را روی بادکنکی بنویسید همه اینکار را انجام دادند و تمام بادکنک ها درون اتاقی دیگر قرار داده شد اعلام شد که هر کس بادکنک خود را ظرف 5 دقیقه پیدا کند همه به سمت اتاق مذکور رفتند و با شتاب و هرج و مرج به دنبال بادکنک خود گشتند ولی هیچکس نتوانست بادکنک خود را پیدا کند دوباره اعلام شد که...
-
در کشور چین....
جمعه 8 اردیبهشتماه سال 1396 08:56
در کشور چین، دو مرد روستایی می خواستند برای یافتن شغل به شهر بروند. یکی از آن ها می خواست به شانگهای برود و دیگری به پکن. اما در سالن انتظار قطار، آنان برنامه خود را تغییر دادند زیرا مردم می گفتند که شانگهایی ها خیلی زرنگ هستند و حتی از غریبه هایی که از آنان آدرس می پرسند پول می گیرند اما پکنی ها ساده لوح هستند و اگر...
-
داستان....
یکشنبه 27 فروردینماه سال 1396 23:03
یک پسر برای پیدا کردن کار از خانه به راه افتاده و به یکی از این فروشگاهای بزرگ که همه چیز می فروشند در ایالت کالیفرنیا رفت مدیر فروشگاه به او گفت: «یک روز فرصت داری تا به طور آزمایشی کار کرده و در پایان روز با توجه به نتیجه کار در مورد استخدام تو تصمیم میگیریم.در پایان اولین روز کاری مدیر به سراغ پسر رفت و از او...
-
آهنگ بهار
جمعه 18 فروردینماه سال 1396 18:14
سلام دوستای مهربونم واااااااااااااااای بالاخره میدی خریدم! از این به بعد سعی میکنم آهنگای قشنگتری بزنم الانم برا شروع یه آهنگ زدم که امیدوارم خوشتون بیاد دانلود
-
.......
چهارشنبه 9 فروردینماه سال 1396 18:25
بنده خدا دو سه ماه پیش رفتم سر کار تو یه شرکتی همون روز اولم یه بندهخدایی اومد تو شرکت مسکه مامور بیمه همین فوری اومد پیش من اسممو نوشت برا بیمه که دیگه گفتن این بابا روز اولشه اینجاست شاید نخواست باشه ولی کلا دیگه هرچی اومد تا اومد مارو بردن یه گوشه ای قایم کردن تقریبا هفته های دوم سوم بود که اونجا بودم دیدم اکثریت...
-
عمو نوروز و حاجی فیروز
شنبه 28 اسفندماه سال 1395 05:18
سلام دوستای عزیز و مهربونم پیشاپیش عیدتون مبارک بهارتون سبز و پر از شادی پیرزنی در یک خانه ی کوچک به تنهائی زندگی می کرد حیاط خانه ی او پر از درختان میوه و گلهای رنگارنگ بود او خیلی دوست داشت که عمو نوروز را ببیند او هر سال چند روز قبل از آمدن بهار حسابی خانه تکانی می کرد. روز اول بهار صبح زود از خواب بیدار می شد و...